آی پنجره
چرا باز ماندهای؟
باد پاییزی تمام خاطراتم را به هم می ریزد.
مرا در تاریکی خودم رها کن.
میخواهم تنها باشم...
فاطمه طاووسی
یادش بخیر
روزهای خوشی که در میان کوچه های تنگ و باریک گذشت.
کوچه هایی که باریک بودنش دلها را بیشتر به هم نزدیک میکرد.
و چه باصفاتر هنگامی که
اوایل اردیبهشت بوی نم باران و دیوارهای کاه گِلی
هوش از سرِ هر رهگذری می ربود
و آن گلهای کاغذی که در کوچه سرک میکشیدند از لب دیواربلند...
آه! که چه شبها نامه های عاشقانهای
زیر نور کم سوی تیر چراغ برق خوانده و قند را در دل عشاق می سایید
و خاطرات...
آن گمشدگان کوچه پس کوچه های قدیمی که
شیرینی لحظه لحظه های آن هرگز از یادمان فراموش نخواهد شد..
حتی در شنیدن آژیر قرمز و پناه بردن در زیرزمین خانه.
یادش بخیر...!
فاطمه طاووسی
گاهی دلتنگی
شبیه دیدن عکسی قدیمی میان آلبوم خانوادگی است،
شبیه پیدا کردن نوشتهای غبار گرفته
از زیر فرشهای کفِ اتاق،
چیزی مانند بوی کمرنگِ عطر
از شیشهی خالی ادکلن مورد علاقهات،
دیدن شاخه گلی خشک
میان صفحات کتاب قطوری که مدتها بازش نکردهای،
خواندن دوبارهی کارت پستالهای نَم کشیده
و ملاقات اتفاقی با چهرهای که سالها پیش همسایهات بوده…
ما در گذشتههایمان زندگی می کنیم
و همیشه جسممان
به ناچار
به روزهای بعدی منتقل می شود.
بابک زمانی
اهل حسن آباد جرقویهٔ ی اصفهان / متولد ۱۰ بهمن ۱۳۶۴
دارای مدرک لیسانس علوم تربیتی و مشاوره
حکایت آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
محقق: حکیم ابوسعید علی طاووسی
کسی که چرایی زندگی را یافته، با هر چگونهای خواهد ساخت
رؤیاهاتو از دست نده
واسه این که اگه رؤیاهات از دس برن
زندگی عین بیابون برهوتی میشه
که برفا توش یخ زده باشن
رؤیاهاتو از دست نده
واسه این که اگه رؤیاها بمیرن
زندگی عین مرغ بریده بالی میشه
که دیگه مگه پروازو خواب ببینه
"لنگستون هیوز"
ادامه مطلب ...
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
- اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
- دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی.
- و سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی.
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
- اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
- اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
- و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
طی صد سال گذشته، اتفاق های عجیب زیادی در ادبیات ایران رخ داده است.
شاعران و نویسندگانی که هر کدام با مشی رفتاری و آثار خود خون تازهای به رگهای کهن سال ادبیات پارسی دواندهاند و البته حاشیههایی که همیشه در کنار ادبیات نفس کشیده است. ادامه مطلب ...
وقتی سخن از ”عشق“ به میان میآید یک راست به ”باغِ عرفان“ میرویم، به آنجا که عشق یکی است و معشوق یکی و دل یکی است و دلدار یکی؛ به آنجا که عشق صرفاً یک مفهوم انتزاعی است و میان عشق ”خانقاهی“ و ”خراباتی“ هیچ فرقی وجود ندارد.
ادامه مطلب ...
رمان بینوایان یک داستان جادوئی و متعلق به تمام اعصار است از هرگونه صفات خوب و بد انسانی در آن نشانی است. من تقریباً هر دو سال یکبار این رمان را می خوانم و هر بار با بخشی از صفات آدمی آشنا می شوم. البته با ترجمه ی زنده یاد "حسینقلی مستعان" در دو جلد که چاپ سال 1349 است. ادامه مطلب ...
وقتی هُدهُد در میان بومان [جُغدها] افتاد، بر سَبیل رهگذر به نشیمن ِ [لانه] ایشان نزول کرد. و هدهد به غایتِ حدّتِ بَصَر مشهور است و بومان روز کور باشند، چنانکه قصّهی ایشان نزدیک اهل عرب معروف است. آن شب هدهد در آشیان با ایشان بساخت و ایشان هر گونه از وی استخبار [کسب خبر] میکردند.
ادامه مطلب ...
به مناسبت هفته ی دفاع مقدس ، شبِ شعرِ شهادت در انجمن ادبی فریاد نیکان برگزار گردید.
در ادامه ی مطلب مشروح خبر و تصاویر را ببینید.
ادامه مطلب ...
در تاریخ افسانه ای جهان پنج نفر رویین تن بودند. یعنی تیر و تیغ و نیزه و شمشیر بر تن و بدنشان کارگر نبوده است.
ادامه مطلب ...
مهندس مجتبی شفیعی با حضور در محل دائمی انجمن ادبی فریاد نیکان و ابراز رضایت از این حرکت فرهنگی و آرزوی موفقیت روزافزون برای اهالی علم و ادب طی سخنانی اهالی فرهیخته و ادب دوست نیک آباد را دعوت به همکاری با این انجمن فرهنگی ادبی نمودند.
در این ویدئو بخشی از سخنان ایشان را ببینید و بشنوید:
محبوبه وطن خواه _ شعر "تمامِ من"
در تقویم زرتشتی هر ماه دقیقا ًدارای سی روز است و به کلی مـاه ۳۱ روزه وجود ندارد. پس روزهای ۳۱ فروردین و ۳۱ اردیبهشت و ۳۱ خرداد و... وجود ندارد؛ بنابراین "جشن تیرگان" که سیزدهم تیر به تقویم زرتشتی است به علت وجود ۳۱ فروردین و ۳۱ اردیبهشت و ۳۱ خرداد برابر با ۱۰تیر به تقویم امروزی می شود و یا "جشن خردادگان" که ششم خرداد به تقویم زرتشتی است برابر با چهارم خرداد به تقویم جدید می شود زیرا ۳۱ فروردین و ۳۱ اردیبهشت از آن کم می شود. بنابراین کلاً چیزی به نام هفته وجـود ندارد. وجود هفته که در تقـویم عربی یا قمـری هست پس از حمـله ی اعـراب و هـجوم فرهـنگی آنـان وارد تقـویـم ایرانیـان شد. در تقـویـم زرتشتی هر ماه دقیقـاً سی روز و هـر روز نیز نام ویـژه خود را دارد و آدمی بـا شنیدن نام هر روز خود به خود می فهمـد که روز چندم ماه نیز است.
در ادامه ی مطلب بیشتر بخوانید...
کلمه ی عشق غالباً در محاورات ما معادل معنای واژه های حب، ود، خل، ولی و... است ولی از حیث معنای اصطلاحی دوست داشتن به گونه ای افراطی (حبّ افراطی) را می گویند، شیفتگی ، وابستگی قلبی و محبّت تامِ عاشق، در برابر معشوق تجلی حضور عشق است، گرچه این واژه در مورد علاقه ی بسیار شدید بکار می رود ولی آنچه مهم به نظر می رسد "شناسایی" مراد و منظور اصلی آن است یعنی معشوق، "چه" باشد و یا " که" باشد و تشخیص این مسئله، بسیار پر اهمیت و سرنوشت ساز است.
در ادامه ی مطلب بیشتر بخوانید...
ادامه مطلب ...انجمن ادبی "فریاد نیکان" در تاریخ 20 شهریور ماه 1403به مناسبت امامت حضرت ولی عصر (عج) محفل فرهنگی ادبی خود را برگزار نمود.
در این مراسم که به پیشنهاد میهمانان محترم، نشست در فضای باز برگزار گردید، جمعی از شاعران و نویسندگان نیک آباد به همراه اهالی علم و ادب حضور داشتند، سروران ارجمند:
دکتر رشیدیان ؛ استاد امیری ، بانو طاووسی و برخی از شاعران نوپا به شعرخوانی پرداختند و از نقطه نظرات اساتید محترم به خصوص "استاد امیری" و جناب دکتر "رشیدیان" بهره مند شدند.
در ادامه ی این جلسه که جناب ابوالفضل نیکبخت و آقای مجتبی شفیعی از فعالان فرهنگی نیک آباد نیز حضور داشتند، سرکار خانم طاووسی ضمن خیر مقدم و ارائه ی گزارشی از فعالیت این انجمن ادبی در سه ماهه ی دوم سال، به بررسی فرآیند و اهداف انجمن در روزهای آتی پرداخته شد و از نقطه نظرات جناب مهندس محمد طاووسی و دیگر اساتید حاضر در جلسه استفاده گردید.
نشست بعدی انجمن از طریق همین وبگاه اطلاع رسانی خواهد شد.
اخبار و برنامه های ما را فقط
از طریق سایت و کانال رسمی انجمن
دنبال نمایید.
می گذرد!
آرام بگیر عزیزِ من!
در انتهای ِ شب، روشنی ِآفتاب نشسته بر پنجره
در انتهایِ اندوه و اشک، زیبایی ِ لبخندی ست
در انتهای سختی ها، آسانی ست
و انتهای زمستان،
بهار با فنجانی چای منتظر توست!
می گذرد!...
چایت سرد نشود عزیزِ دلم...